ازدواج رابطهای منحصر به فرد است. در رابطهی زوجی، هر یک از دو نفر میتوانند عمیقترین احساس صمیمیت را تجربه کنند. این رابطه در عین حال که میتواند صمیمانهترین و راحتترین رابطة ممکن باشد، میتواند شدیدترین صدمات ممکن را به اعضا وارد کند، در صورتی که ازدواج ناموفق باشد میتواند به توقف رشد شخصی و سرگردانی منجر گردد. شکست در این رابطه میتواند به صدمهها و جراحتهایی منجر گردد که التیام آنها به وقت زیادی نیاز دارد
در پرتو پژوهشات اخیر زوج درمانی، ثابت شده است که «کیفیت روابط صمیمانه» و «حمایتهای اجتماعی» از مهمترین عوامل دستاندرکار ایجاد یا فروپاشی سلامت روانی و جسمانی افرادند. لذا آموزش مهارتهایی که موجبات عملکرد مؤثر سیستم ایمنی و بهبود مواجه با آسیبها را فراهم میکنند، در خانواده و زیر سیستمهای آن از ضروریات مینماید
یک رابطهی غنی عاطفی، در برگیرندهی پتانسیلهای فراوانی جهت رشد و خودشکوفایی افراد است و همبستگی معناداری با احساس مثبت از خویشتن دارد اختلال در برآورده شدن نیازهای زناشویی به طرق مستقیم و غیر مستقیم آثار زیانباری را بر دوش زوجها، خانوادهها، فرزندان و نیز جامعه قرار میدهد.
میتوان گفت: خانواده سالم و موفق مجموعهای است که درآن همه اعضا موفق هستند و همه مناسبات میان افراد آن روال طبیعی و موفق دارد. اعضای این خانواده میتوانند از قدرتهای انسانی خود استفاده کنند. آنها از این قدرتها برای مشارکت و تعاون، برای تفرد و ارضاء نیازهای فردی و جمعی خود استفاده میکنند. خانواده موفق خاک سالمی است که افراد آن رشد سالم میکنند و انسانهای بالغ میشوند رسیدن به این مهم مشمول نکات زیر است
الف- خانواده واحدی برای رشد و بقا است.
ب- خانواده مکانی است که نیازهای احساسی و عاطفی همه اعضاء خود را تأمین میکند از جمله این نیازها میتوان به تعادل میان استقلال و وابستگی اشاره کرد.
ج- یک خانواده سالم رشد و اعتلای همهی اعضای خود و از جمله پدر و مادر را در نظر میگیرد.
د- خانواده مکانی است که در آن عزت نفس ایجاد میشود.
ه- خانواده واحد مهمی در اجتماع است و برای جامعهای که قصد دوام دارد حائز کمال و اهمیت استپدیدآیی ساختهای جدید برای کمک به خانواده انجام میگیرد. بر اساس این دیدگاه، مشکل کنونی اعضای خانواده ریشه در قواعد بدکار خانواده دارد؛ وقتی قواعد نامناسب یا محدود کننده تعویض شوند و اعضای خانواده از موضعها و کارکرهای قالبی رها گردند، دیگر برای حفظ تعادل خانواده نیازی به علایم بیماری وجود ندارد و امری غیر ضروری به شمار خواهد آمددر نتیجة سازمان دهی مجدد خانواده، احتمال ظهور نشانهها در آینده کاهش خواهد یافت، زیرا برای تمامی اعضا و کل خانواده نیز، فرصت ارتقای رشد و بالندگی افزایش مییابد و خانواده در کل، توان رشد خود را افزایش میدهد.پیشنهاد میشود در کنار مداخلات زوج درمانی جهت افزایش رضایت زناشویی از موارد زیر استفاده گردد
تشکیل جلسات زوج درمانی و استفاده از مجموعه متوالی آموزش مهارتهای پنج گانه که شامل: 1- گوش فرادادن به همسر به صورتی مؤثرتر (و تا حد امکان، بدون هیچ برداشت قبلی دربارهی انگیزههای طرف مقابل)؛ 2- یادگیری ابراز وجود یا بیان حال (ابزار بیانات شخصی که مسئولیت آنها را نیز بر عهده گیرد)؛ 3- درخواست کردن (منظم و به موقع)؛ 4- تبادل پسخوراند مناسب اطلاعات به یکدیگر؛ و 5- روشنسازی مطالب (وارسی معنای پیام تا زمانی که هر دو به مفهوم آن پی برده باشند) احتمالاًمیتواند در افزایش رضایت زناشویی مؤثر واقع شود. به نظر میرسد بازسازی رابطه در مصاحبه بر اساس نوع مشکل، میزان صراحت و انعطاف پذیری زن و شوهر در کاهش میزان تعارضات آنان مثمر ثمر واقع شود
در واقع استفاده از رویکرد درمان زناشویی رفتاری که شامل آموزش راهبردهای بهبود الگوهای پیام رسانی به زوجین است میتواند به عنوان یکی از روشهای مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی مورد استفاده قرار گیرد
در جلسات زوج درمانی، توجه به یادگیری مشترک هر زوج در کنار هم، برقراری اتحاد درمانی با دو عضو به عنوان نخستین واحد زوج درمانی، سعی در همسو کردن اهداف همسران، کشف شباهتهای زیربنایی میان یک جفت و برقراری امید میان هر زوج میتواند در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضامندی آنان از زندگی خویش مؤثر واقع شودزوج درمانی با استفاده از رویکرد سیستمی- رفتاری روش مؤثری برای درمان بسیاری از مشکلات است. این مشکلات نه تنها شامل مشکلات واضح ارتباطی میشود. بلکه مشکلات فردی مانند: افسردگی یا مشکلات جنسی را نیز در بر میگیرد. البته رویکرد سیستمی- رفتاری یک درمان کلی برای مشکلات تمام افراد متأهل نیست بلکه مناسب مشکلات خاصی است. بسیاری از مشکلات فردی را میتوان با رویکردهای فرد ویژه مانند رفتار درمانی، روان تحلیلی، دارودرمانی یا پذیرش در بیمارستان حل کرد. در ضمن بهتر است برخی از مشکلات زوج با انواع دیگر زوج درمانی و در زمان طولانیتر درمان گردددرمان هیجان مدار را شاید بتوان موثرترین روش زوج درمانی نوین دانست. یافتههای پژوهشی میزان باز پیدایی (عود) دراین روش را به مراتب کمتر از سایر شیوهها گزارش میکنند. مهمترین علت این توفیق، ازمیان برداشتن محدودیتهایی است که هیجانات منفی گذشته بر دوش رابطه میگذارند. از این جهت درمان هیجان مدار به درمانی پیوند آفرین مشهورشده است که در برقراری دوباره هیجانات خوشایند میان زوجهای آشفته توانمند است و میتواند با زنده کردن الگوهای تعاملی نوین به اضمحلال چرخههای معیوب و تکراری بپردازد
|