کودک ناتوان در یادگیری
تا سال های اخیر، آموزش و پرورش استثنایی، فقط کودکانی را شامل می شد که مشکلات آنها در یادگیری به عللی نظیر نقایص بینایی یا شنوایی، عقب ماندگی ذهنی، معلولیت های کلامی یا زبانی، اختلالات شدید هیجانی، فلج یا سایر مشکلات ناشی از فقدان سلامتی جسمی مربوط می شد. کودکانی که در مدارس چیزی یاد نمی گرفتند و نا شنوا، نا بینا یا عقب مانده ذهنی نبودند هیچ نوع خدمات ویژه ای دریافت نمی کردند، زیرا هیچ برنامه ای برای آنها تدوین نشده بود. به علت وجود این موقعیت و اصرار و تمایل مفرط والدین، متخصصان آموزش و پرورش تشخیص دادند، تعداد قابل توجهی از کودکان وجود دارند که در یادگیری تکلم، با استفاده درست و صحیح از زبان، تکامل بهنجار ادراکات بینایی و شنوایی یا خواندن، نوشتن، هجی کردن و محاسبه کردن دچار تاخیر هستند. برخی از این کودکان زبان را درک نمی کنند ولی ناشنوا نیستند، برخی از آنها نمی توانند آنچه را که می بینند درک کنند، ولی نا بینا نیستند و بعضی دیگر نمی توانند از طریق روش های عادی آموزش یاد بگیرند، در حالی که دچار عقب ماندگی ذهنی نیستند. این گروه از کودکان امروزه تحت عنوان ناتوان ویژه در یادگیری معرفی شده اند. ناتوانی یادگیری در حال حاضر به صورت اصطلاحی در آمده اند که انواع گوناگونی از مشکلات را در بر می گیرند.
شیوع ناتوانی یادگیری:
چه درصدی از کودکان مدرسه ای به ناتوانی یادگیری مبتلا هستند؟ تخمین شیوع ناتوانبهای یادگیری یکسان نیست؛ دامنه 1 تا 30 درصد در پژوهش های مختلف گزارش شده است.
مشکلات پیشرفت تحصیلی در این کودکان:
معمولا بین توانایی و پیشرفت تحصیلی این کودکان هماهنگی وجود ندارد؛ یعنی، پیشرفت آنها متناسب با سطح هوشی و توانایی های بالقوه آنها نیست. مشکلات عمده تحصیلی این کودکان عمدتا در زمینه بیان نوشتاری، خواندن و ریاضیات متجلی می شود.
اختلال در بیان نوشتاری:
معمولا مشکلات خواندن در بین کودکان با صدمات مغزی، با آسیب های خفیف مغزی و با نارسلیی های ویژه در یادگیری دیده می شود. از واژه نوشتار پریشی برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی بسیار بد می نویسند، استفاده می شود. این کودکان اغلب آیینه نویسی یا وارونه نویسی می کنند یا بسیار بد خط می نویسند.برخی از محققین عقیده دارند که بدنویسی این کودکان عمدتا به دلیل عدم هماهنگی حرکتی آنهاست، اما باید توجه داشت که نوشتن به عنوان یک عمل پیچیده شامل رشد ذهنی، تبحر در مهارت های حرکتی و بینایی است.
اختلال خواندن:
بیشتر دانش آموزان ناتوان در یادگیری حداقل 80 درصد از آنها با مشکلاتی در حوزه خواندن مواجه هستند. ضعف در خواندن معمولا منجر به مشکلات دیگری می شود. کودکان مبتلا به اختلال خواندن در هنگام خواندن مرتکب اشتباهات متعددی می شوند. این اشتباهات با حذف، افزودن یا دگرگون ساختن کلمات مشخص می شود. این کودکان در تفکیک بین حروف از نظر شکل و اندازه دچار اشکال هستند، به خصوص حروفی که فقط از نظر جهت یابی فضابب و طول خطوط با هم تفاوت دارند.
اختلال در ریاضیات:
اختلال در ریاضیات اساسا عبارت است از ناتوانی در انجام مهات های مربوط به حساب که با توجه به ظرفیت هوشی و سطح آموزش از کسی انتظار می رود. به طور کلی تخریب در چهار گروه از مهارت ها در اختلال ریاضیات مشخص شده است.1. مهارت های زبان(مثل فهمیدن و نام بردن اصطلاحات ریاضی، فهمیدن و نام بردن اعمال و مفاهیم ریاضی و تبدیل آنها به نماد ها)، 2. مهارت های ادراکی( مثل شناخت و خواندن نماد های عددی یا نشانه های حسابی و گروه بندی ارقام)، 3. مهارت های ریاضی(مثل رعایت مراحل ریاضی، شمارش و یادگیری جدول ضرب)، 4. مهرت های مربوط به توجه( مثل کپی کردن درست ارقام، به خاطر سپردن ارقام انتقال داده شده). نکته مورد توجه این است که مشکلات یادگیری کودکان باید مورد توجه معلمان و والدین قرار گیرد و همچنین برای درمان و بهبود مشکلات ناشی از این اختلال اقداماتی صورت گیرد.
|